5
(1)

اقتصاد جهانی لاستیک (مقدمه و خلاصه)

اقتصاد لاستیک جهانی پس از گذشت بیست و پنج سال تغییرات عمیق اما نسبتاً منظم، در بیشتر موارد ایجاد شده توسط سیر تکاملی تکنولوژی، در سال های گذشته در معرض شوک های برونی قرار گرفته است: ابتدا بحران نفت و سپس رکود اقتصادی عمیق در کشورهای صنعتی. عرضه لاستیک به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قیمتهای واقعی چهار برابر روغن قرار گرفت، که هزینه ساخت هر دوی لاستیک مصنوعی و طبیعی را تغییر داد. تقاضا برای لاستیک تحت تأثیر رکود اقتصادی در کشورهای صنعتی قرار گرفته است، که باعث کاهش شدید رشد صنعت لاستیک شده است. برای اولین بار در بیش از دو دهه، شک و تردیدهای جدی در مورد آینده این صنعت وجود دارد، که این امر به رشد اقتصادی بخش خودرو وابسته است.

اقتصاد جهانی لاستیک از سال 1945 تا 1973

از پایان جنگ جهانی دوم تا 1973، رشد اقتصاد جهانی لاستیک سریع، اما نسبتاً پایدار و مرتب بود. تغییرات ساختاری عمیق بیشتر ناشی از تکامل فناوری بود. لاستیک مصنوعی (SR)، که تحت تأمین نیازهای جنگ ساخته شد، نه تنها با افزایش مقادیر همچنان تولید می شود، بلکه در بازار جهانی نیز جایگاه غالب را بدست آورده است.

  1. در این مطالعه، اصطلاحات “لاستیک” و “الاستومر” حاکی از هر دو لاستیک طبیعی و مصنوعی است.
  2. کشورهای توسعه یافته حدود 70 درصد از کل لاستیک در جهان استفاده می کنند.
  3. بیش از 65 درصد کل لاستیک تولید شده در جهان مستقیماً توسط صنعت خودرو در تایر و سایر قطعات خودرو مانند شیلنگ، تسمه، نوار، قطعات سپر، کوسن صندلی و مانت ها استفاده می شود.

لاستیک طبیعی (NR) از موقعیت تقریباً انحصاری به طور مداوم در نیمه اول دهه 1900 برخوردار بود. تولید الاستومرهای مصنوعی از نظر انواع، موقعیت جغرافیایی و عملکرد محصول متنوع تر می باشند. همسان سازی فرآیند پس از توزیع توسط تولید کنندگان پتروشیمی و همسان سازی فرآیند پیش از توزیع توسط تولید کنندگان تایر نیز به عنوان یک ویژگی شایع روند تولید تبدیل شده است.

مصرف لاستیک نیز رشد کرده است. رشد بسیار سریع استفاده از وسایل نقلیه موتوری در اروپای غربی و ژاپن، همراه با گسترش مداوم تولید و استفاده از خودرو در آمریکای شمالی (جایی که سطوح آن نسبتاً بالا بود) تقاضای فراوان و مداوم برای الاستومرها ایجاد کرد. تقاضای الاستومر غیر خودرویی نیز به سرعت گسترش یافت، به دنبال آن تولید جهانی سایر کالاهای صنعتی و مصرفی که در آن لاستیک استفاده شده است سریعا گسترش یافت. بین سالهای 1948 و 1973 میزان کل مصرف الاستومرها 6.3 درصد در سال افزایش یافت.

اقتصاد جهانی لاستیک از زمان بحران نفت

در سال 1973 اقتصاد جهانی لاستیک اولین شوک شدید برونی خود را متحمل شد: بحران نفت و متعاقباً افزایش شدید قیمت نفت خام. برای صنعتی که عمده جز آن SR به شدت وابسته به مواد اولیه پتروشیمی است، افزایش ناگهانی قیمت نفت خام در سالهای 1973- 1973 نشان دهنده یک تغییر اساسی در هزینه ها و اقتصاد تولیدی است. جز دیگر صنعت NR به طور مستقیم کمتر تحت تأثیر قرار گرفت اما تحت تأثیر همه اثرات غیرمستقیم بحران نفت قرار داشت: تسریع تورم جهانی، تغییر در انتظارات مصرف کننده، و افزایش شبهات در مورد آینده بلند مدت تقاضای جهانی الاستومر در بخش خودروهای پر انرژی.

در سالهای 75-1974 رکود اقتصادی جدی که کشورهای صنعتی را تحت تأثیر قرار داد، شک و تردیدهای موجود را در مورد آینده بلند مدت صنعت لاستیک تقویت کرد. به طور کلی تولید صنعتی و به طور خاص بازده تولید صنعت خودرو به شدت کاهش یافت و همینطور تقاضای جهانی برای الاستومرها نیز کاهش یافت. خوش بینی رشد که مدتها اقتصاد جهانی لاستیک را توصیف می کرد، مشکل جدی دیگری را به همراه داشت. در سال های 79-1978 قیمت نفت خام دوباره به شدت در شرایط واقعی افزایش یافت، و افزایش تجمعی آن از سال 1973 به بیش از 400 درصد رسید. سرمایه گذاری های واقعی و برنامه ریزی جدید سرمایه گذاری در بخش لاستیک مصنوعی تقریباً خارج از برنامه ریزی اقتصادی مرکزی متوقف شدند. پیش بینی های صنعت در نیمه دوم دهه 1970 به وضوح نشان دهنده بدبینی اساسی در مورد رشد آینده تقاضا برای الاستومرها است. این بدبینی هم با رشد کم پیش بینی شده در فعالیت های اقتصادی جهان و هم با کاهش متوسط انتظار طولانی مدت تقاضای الاستومرها، به دلیل افزایش استفاده از وسایل نقلیه کوچکتر و سبک تر و همچنین استفاده از لاستیک های رادیال سایش طولانی تر و به دلیل کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی ایجاد شده است.

افزایش هزینه های تولید لاستیک های طبیعی و مصنوعی

افزایش شدید قیمت نفت خام در سالهای 74- 1973 هزینه تولید SR را بسیار بیشتر از NR تحت تأثیر قرار داد. هزینه تولید SR به شدت (تا حدود 70 درصد از کل) به هزینه های خوراک شیمیایی و ورودی های انرژی (مانند بخار و برق) که با هزینه های نفت و گاز ارتباط نزدیکی دارد، بستگی دارد. بین سالهای 1973 و 1975 هزینه مونومرهای شیمیایی پایه مورد استفاده در تولید لاستیک مصنوعی- استایرن، بوتادین و ایزوپرن و سایر مواد شیمیایی و ورودی های انرژی بیش از دو برابر شد. علاوه بر این، هزینه های نیروی کار و سربار نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافت. در نتیجه، میانگین هزینه کل تولید SR با هدف عمومی از تسهیلات موجود در حدود 75 تا 100 درصد تخمین زده می شد در تمام کشورهای بزرگ صنعتی افزایش یافت.

تأثیر مستقیم تغییر قیمت نفت بر هزینه تولید NR نسبتاً ناچیز بود (افزایش کمتر از 10 درصد)، زیرا ورودی های مربوط به انرژی تنها حدود 15 درصد از کل هزینه تولید NR از درختان موجود را تشکیل می دادند. اگر تغییر در هزینه کارگر، که حدود 55 درصد از کل هزینه تولید NR از درختانی که در حال حاضر در زمین هستند، نیز در نظر گرفته شود، تأثیر کل زیاد است اما هنوز هم کمتر از نیمی از SR با هدف عمومی است.

در مالزی، کشوری که دقیق ترین مقایسه هزینه ها قبل و بعد از بحران نفت می تواند صورت گیرد، میانگین هزینه مستقیم تولید NR بین سالهای 1971 و 1974 تنها حدود 30 درصد افزایش یافته است، که با واحد پول محلی اندازه گیری شده است. علاوه بر این، حتی این افزایش نسبتاً متوسط اثر کاملی از بحران نفت را بر هزینه تولید NR منوط می کند، زیرا این امر بیشتر ناشی از هزینه بالاتر نیروی کار بوده است، که در مالزی حداقل مربوط به قیمت های بازار لاستیک است. اندازه گیری با دلار آمریکا، افزایش کل هزینه بین سال های 1971 و 1974 حدود 70 درصد، ناشی از بهای شدید دلار در این دوره بود.

به نظر می رسد با تغییر شدید اخیر در قیمت انرژی، رقابت بیشتر در بهای بلند مدت NR تشدید شده است. برای مثال تخمین زده شد که در سال 1977 در تولید لاستیک استایرن بوتادین (SBR) در اروپای غربی سرمایه گذاری سودآوری داشته باشد، صنعت به قیمت واقعی مورد انتظار حداقل 40 سنت در هر پوند نیاز داشت، در حالی که سرمایه گذاری در NR در مالزی در همان سطح سودآوری نیاز به قیمت واقعی مورد انتظار در حدود 35 سنت در هر پوند نیاز داشت. سودآوری نسبی سرمایه گذاری های لاستیک طبیعی در مقایسه با سایر انواع SR، مانند پلی ایزوپرن، حتی بیشتر خواهد بود. افزایش 40 درصدی قیمت واقعی نفت بین سالهای 1977 و 1979 حداقل 5 سنت دیگر در هر پوند به قیمت مورد انتظار آینده لازم برای سرمایه گذاری سودآوری در SBR افزود. افزایش قیمت نفت خام پیش بینی شده در دهه 1980 باعث افزایش رقابت در طولانی مدت NR شد.

رشد تقاضا برای لاستیک در آینده

تغییرات در الویت های مصرف کننده همراه با تغییرات تکنولوژیکی احتمالاً رشد آتی تقاضای الاستومر جهان را کند
می کند. نتایج عملی پیش بینی مبتنی بر هر دو چارچوب کشش درآمدی منطقه ای و همچنین مدل تقاضای مصرف نهایی برای کشورهای توسعه یافته (که حدود 70 درصد از بازار جهانی الاستومرها را تشکیل می دهند) به وضوح به این نتیجه گیری اشاره دارند. طبق فرضیات بانک جهانی در مورد رشد آینده اقتصاد جهانی، انتظار می رود تقاضای جهانی الاستومرها بین سالهای 1976 تا 1990 به طور متوسط 5 تا 5/5 درصد در سال رشد کند که تقریباً 1 درصد در سال از نرخ تاریخی پایین تر است.

با این کاهش سرعت در رشد آینده انتظار می رود تقاضا لاستیک در کشورهای توسعه یافته زیادتر باشد و انتظار می رود که تغییرات ساختاری عمده در تقاضا رخ دهد و لاستیک USC در حال حاضر زیادتر از برنامه ریزی اقتصادی است، در جایی که کشش تقاضا برای لاستیک با توجه به درآمد و تولید صنعتی بیشتر است و از آنجا که با توجه به مقادیر نسبتاً کم استفاده از لاستیک، در آینده رشد قوی پیش بینی می شود. همچنین انتظار می رود که مصرف لاستیک در کشورهای در حال توسعه خصوصاً در کشورهای در حال توسعه با درآمد بالا که استفاده از وسایل نقلیه موتوری در حال افزایش است، گسترش یابد.

علیرغم رشد آهسته تقاضای الاستومر در مقایسه با عملکرد بیست و پنج سال گذشته، اقتصاد جهانی لاستیک هنوز با چشم اندازهای کلی نسبتاً مطلوبی روبرو است که باید هر دوی بخش های لاستیک طبیعی و مصنوعی را برای توسعه آینده بگذارد. به ویژه از دیدگاه تولید کنندگان لاستیک طبیعی، یک بازار صادراتی بالقوه برای کالاهای اصلی که انتظار می رود حدود 5 درصد در سال گسترش یابد فرصتی غیر معمول برای رشد آینده است.

چشم انداز رشد در صنعت لاستیک مصنوعی

در بخش لاستیک مصنوعی، به نظر می رسد دامنه سود حاصل از بهره وری در آینده محدود باشد. در خارج از حوزه لاستیک های ویژه، نوآوری های فناوری در تولید و صرفه اقتصادی، که مهمترین عامل رشد فوق العاده سریع لاستیک های با اهداف عمومی در دوره پس از جنگ بوده است، به نظر می رسد که بیشتر دوره خود را طی کرده است. تأثیر آینده آنها احتمالاً بسیار کمتر از دهه 50 و 1960 است، اگرچه به هیچ وجه قابل اغماض نیست. صنعت لاستیک مصنوعی در خارج از برنامه ریزی اقتصادی مرکزی در حال رسیدن به مراحل بلوغ/تکامل است که احتمالاً تأکید بر انطباق، تحکیم و رشد برنامه ریزی شده تر دارد. در داخل برنامه ریزی اقتصادی، تقریباً صرف نظر از هر گونه نظر دیگری، توسعه قدرت برای خودکفایی دنبال خواهد شد.

جدای از محدودیتهای جدی اقتصادی تا رشد سریع بیشتر که نشانگر هزینه واقعی بالا و احتمالاً بالا رفتن انرژی است، صنعت لاستیک مصنوعی مجبور است با عدم اطمینان بیشتری در مورد در دسترس بودن و قیمت مواد اولیه شیمیایی و فشارهای روبرو در مورد مسائل زیست محیطی و بهداشتی روبرو شود.

چشم انداز رشد در صنعت لاستیک طبیعی

صنعت لاستیک طبیعی در موقعیت مطلوبی قرار دارد تا از فرصت های خوب بازار موجود استفاده کند. اگرچه هنوز هم با مشکلات دشواری مرتبط با تنوع، تکه تکه شدن و محل استقرار آن روبرو هستیم، صنعت لاستیک طبیعی تازه در دوره ای از تحول و عقلانیت عمیق داخلی ظاهر می شود. از مزایای اقدامات تحقیقاتی و توسعه بلند مدت که در طی بیست سال گذشته با جدیت دنبال شده و از افزایش استفاده از نوآوری های فنی در تولید و فرآوری (مانند انواع درختان با بازده بالا، محرک شیمیایی، لاستیک تکه شده و لاستیک های با مشخصات فنی و ویژه) هنوز به طور کامل توسط صنعت استفاده می شود.

با انتشار فن آوری های موجود در زمینه پرورش و انتخاب درخت، افزایش بهره وری را در نسبت های عظیم می توان طی سی سال آینده بدست آورد. با استفاده از محرک های شیمیایی، می توان بازده درختان کم بازده موجود را به میزان قابل توجهی افزایش داد، افزایش هزینه های نیروی کار را می توان مهیا کرد و پاسخگویی عرضه به تغییر شرایط قیمت بازار را می توان افزایش داد.

علیرغم شرایط سخت برای یک دوره گسترش قدرتمندانه اقتصاد لاستیک طبیعی جهان طی پانزده تا بیست سال آینده، تولید کنندگان لاستیک طبیعی باید چندین شرط مهم را برای استفاده کامل از پتانسیل بازار آینده را تحقق بخشند.

الف) عرضه لاستیک طبیعی باید با رشد مورد انتظار لاستیک ایزوپرن همگام باشد، و از تأمین امنیت لازم اطمینان حاصل شود.

ب) فناوری های تولید موجود باید در داخل و در سراسر کشورها تصویب شود.

ج) برنامه های تحقیق، توسعه، بازاریابی و کمکهای فنی باید حفظ و تقویت شوند.

حفظ موجودی NR برای تأمین نیاز بازار جهانی برای لاستیک ایزوپرن به وضوح مهمترین و در عین حال نامشخصترین شرایطی است که باید برآورده شود. انتظار می رود عرضه لاستیک طبیعی مطابق با نیازهای بازار تا پایان دهه 1970 افزایش یابد. براساس اطلاعات موجود در مورد مناطق دارای لاستیک، بر روی پروفایل های پیش بینی شده درختان که در حال حاضر در سطح زمین قرار دارند، و براساس نرخ های مورد انتظار کاشت و مزارع جدید، با این وجود، به نظر می رسد که فراتر از اوایل دهه 1980، عرضه لاستیک طبیعی با نیازهای بالقوه بازار رشد خواهد کرد. حتی بر اساس فرضیات نسبتاً محافظه کارانه در مورد رشد تقاضای لاستیک ایزوپرن در خارج از برنامه ریزی اقتصادی مرکزی و ارزیابی نسبتاً خوش بینانه از رشد احتمالی عرضه لاستیک طبیعی از مزارع موجود و از مزارع پیش بینی شده برای تولید، یک شکاف بالقوه تقاضای لاستیک طبیعی 0.3 میلیون تن تا پایان سال 1980 احتمال دارد.

اگر افزایش منابع لاستیک طبیعی برآورده نشود، این شکاف تقاضا به احتمال زیاد توسط پلی ایزوپرن مصنوعی پر خواهد شد. با توجه به تاخیرهای نسبتاً طولانی که سرمایه گذاری در NR را توصیف می کند، تصمیمات جدید سرمایه گذاری برای افزایش عرضه در اواخر دهه 1980 باید بلافاصله در کشورهای اصلی تولید کننده اتخاذ شود. تولیدکنندگان پلی ایزوپرن مصنوعی خارج برنامه ریزی اقتصادی در حال حاضر ظرفیت های ذخیره فراوانی دارند و مهمتر از همه، وقفه سرمایه گذاری بسیار کوتاهتر است. تولید آنها می تواند با سرعت بیشتری افزایش یابد و بنابراین، ریسک های سرمایه گذاری کمتر می شود. با این وجود، تجزیه و تحلیل کاملاً واضح نشان می دهد كه تولیدكنندگان لاستیک طبیعی دارای مزیت رقابتی قابل توجهی نسبت به پلی ایزوپرن هستند (حداقل تحت فناوری های تولید شناخته شده) و اینكه با پتانسیل فنی و اقتصادی، NR می تواند شکاف بالقوه تقاضای لاستیک ایزوپرن را در اواخر دهه 1980 پر كند.

در چارچوب مزیت مقایسه ای هر کشور در تولید لاستیک طبیعی، باید به این موارد توجه شود:

الف) امکان تسریع در برنامه های اصلاح مجدد و توانبخشی فعلی، به ویژه در کشورهایی مانند اندونزی، سریلانکا و نیجریه، که در جائیکه سطح بازده سهام خرد فعلی موجود نسبتاً پایین است و نرخ بازپرداخت فعلی به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد.

ب) امکان احیای صنایع لاستیکی ویتنام و کامبوج؛

ج) بسته به دسترسی نسبی عوامل تولید، امکان افزایش سرمایه گذاری در لاستیک های تازه کاشته شده در کشورهایی مانند هند، فیلیپین، کشورهای آفریقای غربی و برزیل وجود دارد. و

د) امکان تسریع در استفاده از محرکهای شیمیایی، در رابطه با جدیدترین تکنیک های بهره برداری، روی درختان بالغ و قدیمی موجود در همه کشورهای تولید کننده وجود دارد.

این گزینه آخر حداقل می تواند در کوتاه مدت و میان مدت عملی ترین گزینه باشد.

برای گسترش تولید لاستیک طبیعی باید سرمایه کافی برای سرمایه گذاری خصوصی و دولتی در دسترس باشد. فناوری توسعه نه تنها در دسترس است بلکه از نظر منطقی نیز به خوبی اثبات شده است. سازمان های بین المللی می توانند نقش مهمی را در تحریک منابع مالی و مدیریتی ایفا کنند که برای شروع گسترش ظرفیت تولید لاستیک طبیعی ضروری است. تجربه ای که توسط بانک جهانی و سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) در تهیه و اجرای طرح های تولید مناسب و پایدار انباشته شده است و از طرح های تولیدی مناسب باید تا حد ممکن استفاده شود تا به منافع اقتصادی قابل توجهی برای کشورهای در حال توسعه تولید لاستیک طبیعی هستند کمک کند.

ساختار مطالعه

به منظور چشم انداز برخی از گزینه هایی که کشورهای تولید کننده لاستیک طبیعی باید انجام دهند، این مطالعه میزان و دامنه تغییراتی را که اخیراً در اقتصاد لاستیک در سراسر جهان رخ داده است و عواقب احتمالی این تغییرات در آینده صنعت لاستیک طبیعی جهان را ارزیابی می کند. بخش اول به بررسی ساختار اقتصاد لاستیک می پردازد و روند تولید، مصرف، تجارت و روند قیمت بیست سال گذشته را بررسی می کند. بخش دوم به تفصیل تعامل بازار بین NR و SR را بررسی می کند. بخش سوم به تحلیل کوتاه مدت و بلند مدت بحران نفت بر رابطه رقابتی NR و SR می پردازد. بخش چهارم سناریوهای رشد احتمالی تقاضای لاستیک، چشم انداز عرضه NR و SR، و موازنه عرضه و تقاضا برای NR طی یک دهه آینده را نشان می دهد. سرانجام، این مطالعه بر پیامدهای سیاست گذاری از تجزیه و تحلیل دیدگاه تولید کنندگان لاستیک طبیعی متمرکز است. برنامه ریزی تولید، رقابت قیمت، تثبیت قیمت و سودآوری سرمایه گذاری های جدید در این زمینه مورد بحث قرار گرفته است. شش ضمیمه حاوی جزئیات تحلیل تکنیکی است که بخش اعظم این مطالعه براساس آن بنا شده است. آمارهای اساسی اقتصاد جهانی لاستیک در یک پیوست آماری موجود است.

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا: 1

No votes so far! Be the first to rate this post.

آخرین مطالب